انجمن ادبی پدرام توس

جستجو در تاریخ، هنر، فرهنگ و ادبیات ایران زمین

انجمن ادبی پدرام توس

جستجو در تاریخ، هنر، فرهنگ و ادبیات ایران زمین

شاهنامه فردوسی/کاووس

چهارشنبه, ۲۴ آبان ۱۳۹۶، ۰۸:۰۹ ب.ظ


#خلاصه

#داستان

#کاووس و بی خردی و گم شدن در بیشه زار



چون جهان آرامش گرفت دیوان تصمیم گرفتند گمراهش کنند. روزی که شاه به قصد شکار بیرون رفته بود، دیوی بصورت غلامی آراسته و نیکو سخن به او نزدیک شد و دسته گلی تقدیم کاوس نمود و گفت: اکنون که سراسر گیتی در دست توست، آسمان ها نیز باید رام تو گردند. از آن پس تنها آرزوی کاوس پرواز بود و بسی. از دانشمندان فاصله زمین تا ماه را میپرسید تا سرانجام چاره ای اندیشید. چهار عقاب را بر چهار پایه تختی بستند و بالای سر عقابها، بر سر نیزه، ران بره ای آویختند و خود بر تخت نشست. چون عقابها گرسنه شدند بطرف گوشت بال زنند و تخت به سوی آسمان بالا رفت. عقاب ها بعد از مدتی بال زدن خسته شده و به گوشت نرسیدند

✨نگونسار گشتند ز ابر سیاه✨

✨کشان برزمین از هوا تخت شاه✨


در بیشه ای نزدیک آمل تنها، خوار و پشیمان از کرده خود، بدرگاه یزدان نیایش کرد. چون خبر به رستم و گیو و طوس رسید با لشکر و پیل و کوس به جستجوی شاه پرداختند. گودرز پیر به رستم گفت: من از آغاز عمرم تاکنون شاهان و بزرگان بسیاری دیده ام ولی کسی را در میان آنها به خودکامگی کاوس نیافته ام.

✨خرد نیست اورا نه دانش نه رای✨

✨نه هوشش بجا یست و نه دل بجای✨


 در این میان پهلوانان او را یافتند و نکوهش فراوان کردند. کاوس اندوهگین که در پاسخ فرو مانده بود چهل روز در را بروی خود بست و به درگاه ایزد تقاضای بخشش نمود.


روزی رستم در مکانی به نام نوند، ضیافتی آراست و بزرگان ایران از طوس و گودرز و کشواد و بهرام و گیو و گرگین و گستهم و خرداد و برزین و گرازه با لشکریان را به آن بزمگاه فراخواند.

 روزی گیو در حال مستی به رستم گفت اگر شکار خوب میخواهی بیا تا به شکارگاه افراسیاب برویم. رستم و سایر نامداران سخنان او را پسندیدند و بعد از یک هفته شکار و خوشگذرانی افراسیاب با لشکری به آنان حمله کرد. در لشکر افراسیاب پیران ویسه و پیلسم و الکوس بودند.


که بعد از چند روزی نبرد تن به تن و گروهی سرانجام افراسیاب از مهلکه گریخت و بیش از نیمی از لشکریانش کشته و اسیر و مجروح شدند. پهلوانان ایران نامه ای به کاوس نوشتند و از شکار و پیکار و از اینکه کسی از آنان کشته

نشده او را آگاه کردند و خود هفته ای دیگر به شادمانی در آن دشت ماندند و بعد روانه ایران شدند.



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۸/۲۴
پدرام توس انجمن ادبی پدرام توس

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی